ترامپ در خاورمیانه: تجارت مرگ، تحقیر ایران، و تطهیر اسرائیل

بابک دریایی ــ 

سفر اخیر دونالد ترامپ به منطقه خاورمیانه، بار دیگر ماهیت فرصت‌طلبانه و سیاست‌های دوگانه امپریالیسم آمریکایی را برملا کرد. در حالی که آتش نسل‌کشی در غزه جان هزاران کودک، زن و مرد بی‌دفاع را می‌گیرد و رژیم صهیونیستی با حمایت همه‌جانبه آمریکا به جنایات خود ادامه می‌دهد، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، با چمدان‌هایی پر از قراردادهای میلیاردی تسلیحاتی وارد عربستان، قطر و امارات شد؛ و با چهره‌ای خندان، به ستایش از «پیشرفت‌های» متحدان خود پرداخت. اما در همان حال، با زبانی آکنده از تحقیر و تهدید، ایران را آماج اتهامات قرار داد و با وقاحتی بی‌سابقه، از کنار نسل‌کشی جاری در غزه عبور کرد؛ گویی که انسان‌های بی‌دفاع، کودکان گرسنه و بیمارستان‌های بمباران‌شده در چشم او و هم‌پیمانانش هیچ معنایی ندارند.

این مقاله، نگاهی عمیق و افشاگرانه دارد به اهداف پشت‌پرده این سفر، دوگانگی فاحش در مواضع ترامپ درباره ایران و اسرائیل، وضعیت مذاکرات هسته‌ای، و جایگاه ایران در برابر یک نظام سلطه‌گر جهانی که با نام «دموکراسی» دست به جنایت می‌زند.

یک دست پر، یک دهان آلوده: تسلیحات برای عرب‌ها، تهدید برای ایران

ترامپ در این سفر، نه برای صلح آمده بود و نه برای میانجی‌گری. او آمده بود که جیب خود و متحدانش را پر کند؛ با کشورهای عربی قراردادهای کلان برای فروش تسلیحات بست و با لبخندهای ساختگی عکس گرفت. اما این مهمان پرمدعا، در هر سخنرانی‌اش، زبان به توهین و تهدید گشود: ایران را کشوری فقیر، خطرناک و نیازمند وانمود کرد و از پیشرفت‌های ساختگی کشورهای عربی چون ابزاری برای تحقیر ملت ایران استفاده نمود.

اما یک کلمه، تنها یک کلمه در باب جنایات اسرائیل نگفت؛ نه از بمباران مردم غیرنظامی در غزه، نه از کشتار زنان و کودکان، نه از گرسنگی دادن عامدانه، و نه از محاصره خونبار انسانی. در واقع، او آمده بود تا اسرائیل را تطهیر کند، و دست این رژیم را در دست حاکمان عرب بگذارد.

ایران در برابر قمارباز: مذاکره یا تسلیم؟

رهبر انقلاب اسلامی در مواضعی صریح، بار دیگر تأکید کردند که مذاکره با دولتی که هر روز خواسته‌های زیاده‌خواهانه‌تری مطرح می‌کند، نه تنها تحریم‌ها را کاهش نمی‌دهد، بلکه گره‌ها را کورتر می‌کند. چنان‌که ایشان هشدار داده‌اند، آمریکا به دنبال تسلیم ایران است، نه تفاهمی عادلانه. مذاکراتی که با دولت غیرقابل‌اعتماد و عهدشکنِ آمریکا انجام شود، صرفاً بهانه‌ای برای فشارهای بیشتر خواهد بود. امروز، تهدید نظامی آمریکا از نظر رهبری، اقدامی غیرعاقلانه است؛ چرا که ایران توانایی پاسخ قاطع و ضربه متقابل را دارد و در صورت هرگونه حماقت نظامی، بازنده واقعی آمریکا خواهد بود.

ایران نه به‌دنبال جنگ است و نه به‌دنبال تسلیم، بلکه بر اصول استقلال، کرامت ملی، و دفاع از مظلومان پای می‌فشارد. مذاکره‌ای که نتیجه‌اش تحقیر و فشار بیشتر باشد، مذاکره نیست؛ معامله با چاقو بر گلوی قربانی است.

غزه، آینه‌ی تمام‌نمای ریاکاری غرب

هم‌زمان با سفر ترامپ، جنایات رژیم صهیونیستی در غزه ادامه دارد؛ بمباران بیمارستان‌ها، آمبولانس‌ها، قطع کامل آب و غذا، و کشتار هزاران زن و کودک. آمارها فریاد می‌زنند: بیش از ۵۲ هزار شهید، صدها هزار زخمی، و میلیون‌ها انسان محصور در زندانی به نام غزه.

اما برای آمریکا، این نسل‌کشی اهمیتی ندارد. حسام شاکر، کارشناس بین‌الملل، تصریح می‌کند که ترامپ مسئول مستقیم این نسل‌کشی است و با یک اشاره او می‌توان جلوی این جنایت را گرفت؛ اما او و هم‌پیمانان غربی‌اش نه تنها ساکت‌اند، بلکه با اسلحه، تبلیغات و حمایت سیاسی، آتش این جهنم را شعله‌ورتر می‌سازند. این جنگ، تنها جنگ اسرائیل نیست؛ جنگ تمدن دروغین غرب علیه حقیقت انسانی است.

صدای مقاومت: پاسخ با زبان عزت

در پاسخ به تهدیدهای ترامپ، از داخل ایران صداهایی برخاست که نه‌تنها او را به چالش کشید، بلکه تصویر واقعی «خطرناک‌ترین بازیگر منطقه» را ترسیم کرد. مسعود پزشکیان گفت: آیا ما بودیم که ۶۰ هزار زن و کودک را نابود کردیم؟ آیا ما بودیم که آب و نان را بر مردم بستیم؟ شما بودید که منطقه را با جنگ، داعش، و قراردادهای تسلیحاتی به آتش کشیدید.

ترامپ می‌گوید داعش را شکست داد؟ آیا نه این ایران و سردار شهید قاسم سلیمانی بود که پوزه تروریست‌های تحت حمایت آمریکا را به خاک مالید؟ تهدیدهای ترامپ دیگر خریداری ندارد، نه در منطقه، و نه در میان ملت‌های آزاده.

مواضع قاطع ایران: نه تسلیم، نه سازش

رهبر انقلاب در یکی از صریح‌ترین موضع‌گیری‌های خود در برابر تهدیدهای آمریکا، با صراحتی کم‌نظیر فرمودند: «اگر تهدید کنید، هزینه‌اش را خواهید پرداخت؛ اگر حمله کنید، پاسخ خواهید گرفت؛ و اگر جنگ را آغاز کنید، جنگ را شما آغاز کرده‌اید ولی پایان آن با ما خواهد بود.» این نه یک شعار، بلکه خلاصه‌ای است از گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی در برابر یک قرن سلطه‌طلبی غرب.

در جهانی که «منطق سلطه» خود را پشت واژگان فریبنده‌ای چون «دموکراسی»، «امنیت جهانی» یا «نظم بین‌المللی» پنهان کرده است، جمهوری اسلامی ایران با شجاعت زبان به حقیقت گشوده است. ما نه تنها از تهدید نظامی نمی‌هراسیم، بلکه تهدید را در میدان واقعیت، به فرصت مقاومت تبدیل کرده‌ایم.

آمریکا تصور می‌کرد با تحریم و تهدید می‌تواند مردم ایران را به زانو درآورد. اما این ملت، در مقابل تحمیل، ایستاده است؛ نه با توهم، بلکه با عقلانیت مقاومتی. و رهبر این ملت، نه تنها از گزینه جنگ نمی‌هراسد، بلکه دشمن را با پیش‌بینی آینده آن، در تنگنای تصمیم قرار داده است.

دشمنان ایران باید بدانند که جمهوری اسلامی نه اهل تعظیم در برابر قدرت‌های زورگوست، نه مایل به جنگ، و نه غافل از مکرهای پیچیده سیاسی. اما وقتی پای استقلال، عزت ملی، و دفاع از حقیقت در میان باشد، این ملت و رهبری‌اش، هیچ محاسبه‌ای را بالاتر از اصل مقاومت نمی‌دانند.

رهبر انقلاب با تأکید فرمودند: «دوران بزن در رو تمام شده است.» این سخن فقط یک هشدار نظامی نیست؛ یک بیانیه تمدنی است. یعنی هر ضربه‌ای که به ما وارد شود، بی‌پاسخ نمی‌ماند. یعنی منطقه‌ای که تا دیروز جولانگاه ناوهای آمریکایی بود، امروز می‌تواند گورستان جاه‌طلبی‌هایشان شود.

در برابر نظم جهانی‌ای که تنها با زبان قدرت سخن می‌گوید، ایران هم زبان خود را دارد؛ زبانی که منطق آن بر عزت، نه بر تحقیر؛ بر استقلال، نه بر وابستگی؛ و بر فریاد مظلومان، نه بر منافع الیگارشی‌ها استوار است.

ایران نه آغازگر جنگ است و نه مشتاق درگیری، اما اهل تسلیم هم نیست. ما نه سازش‌کاریم، نه انتحاری؛ بلکه وارث منطق حسین (ع) در عاشورای زمانه‌ایم: مقاومت تا آخرین نفس، برای دفاع از حق.

حق ایستادگی، وظیفه روشنگری

رهبر انقلاب اسلامی در مواضعی دیگر، رفتار جنایتکاران صهیونیست را «وحشی‌گری حیوانات انسان‌نما» نامیدند و تأکید کردند که جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند در برابر این خون‌خواری‌ها بایستد. ایستادگی در برابر توحش غرب و اسرائیل، وظیفه‌ای انسانی و جهانی است، نه صرفاً اسلامی یا ایرانی. دشمنی غرب با جمهوری اسلامی، نه به‌خاطر موشک است، نه حتی به‌خاطر پرونده هسته‌ای؛ بلکه به‌خاطر ایستادگی در برابر تمدن باطل آن‌هاست.

در جهانی که کشتار و دروغ به ابزارهای سیاست بدل شده‌اند، ایستادگی نه یک انتخاب، بلکه یک وظیفه تاریخی است. جمهوری اسلامی ایران، فارغ از هر انتقاد داخلی، در برابر امواج دروغ، ریا، و جنایت ایستاده است؛ نه از موضع قدرت‌طلبی، بلکه از موضع حق‌طلبی.

دشمنی آمریکا و هم‌پیمانانش با ایران، نه به‌خاطر موشک است، نه به‌خاطر غنی‌سازی، و نه به‌خاطر «نقض حقوق بشر»؛ بلکه به این دلیل ساده است که ایران در قلب منطقه غرب آسیا، پرچمدار ایستادگی در برابر نظم سلطه‌گر جهانی است. کشوری که مانند کوبا و ونزوئلا در آمریکای لاتین، حاضر نشده در برابر سلطه امپریالیستی سر خم کند؛ نه اسرائیل را به رسمیت شناخته، نه عادی‌سازی با اشغالگران را پذیرفته، و نه امنیت خود را به قراردادهای تسلیحاتی با واشنگتن و لندن و پاریس فروخته است.

ترامپ و دیگر سردمداران غربی، از «قدرت ایران» نمی‌ترسند؛ از «منطق ایران» وحشت دارند. از اینکه یک کشور، با وجود تمام تحریم‌ها و تهدیدها، حاضر نشده ارزش‌های خود را بفروشد. آن‌ها از الگویی می‌ترسند که نشان می‌دهد می‌توان مستقل بود، می‌توان مقاوم بود، می‌توان حامی مظلوم بود و هنوز ایستاد.

آن‌ها ایران را نمی‌خواهند نه چون خطرناک است، بلکه چون خطر الگو شدن دارد. آن‌ها غزه را بمباران می‌کنند، چون ایستاده است؛ یمن را می‌کوبند، چون تن به سازش نداده؛ و ایران را محاصره می‌کنند، چون حاضر نشده باطل را حق بنامد.

در چنین جهانی، روشنگری نیز وظیفه‌ای است اجتناب‌ناپذیر. باید چهره‌های واقعی قدرت‌های سلطه‌گر را افشا کرد؛ آن‌ها که لباس دموکراسی به تن دارند و شمشیر نسل‌کشی در دست. باید به صراحت گفت: آمریکا و متحدانش نه حافظان صلح، بلکه معماران مرگ‌اند. فریاد و پیام قربانیان در یمن، فلسطین، سوریه و عراق، فراتر از هر دادگاه و رسانه، آن‌ها را در تاریخ محکوم کرده‌است.

اگر امروز کسی هنوز از «مذاکره عادلانه» با این جنایت‌پیشگان سخن می‌گوید، باید پرسید: با کدام وجدان؟ با کدام عقلانیت؟ مذاکره‌ای که بر خون کودکان غزه بنا شود، معامله‌ای است شیطانی.

جمهوری اسلامی، با همه کاستی‌ها، تنها کشوری در غرب آسیا است که با این قاطعیت در برابر این اهریمن ایستاده است. و این ایستادگی، نه‌فقط حق ما، بلکه مسئولیت ما در برابر تاریخ، وجدان جهانی، و آیندگان است.

سخن پایانی

امروز بیش از هر زمان دیگری، باید به آنانی که در دام خوش‌خیالی‌های واهی درباره ترامپ و وعده‌های پوچ او گرفتار شده‌اند، هشدار دهیم. کسانی که خیال می‌کنند با تسلیم در برابر خواسته‌های امپریالیسم و دل‌بستن به تغییرات ظاهری، ایران ناگهان به بهشت تبدیل خواهد شد، باید بدانند که این رؤیا نه تنها غیرواقعی است، بلکه خطرناک است.

سفر ترامپ به منطقه و بازی‌های سیاسی پشت پرده، روشن می‌کند که مسئله هرگز خدمت به مردمان این دیار نبوده و نیست. امپریالیسم هرگز دلش به حال ملت‌های ما نسوخته و نمی‌سوزد؛ این سیستم سلطه‌جو فقط به دنبال فروش سلاح، چپاول منابع و حفظ نفوذ خود است. همین نگاه سرد و بی‌رحم را می‌توان در سرنوشت مردم فلسطین، غزه، یمن، لیبی، سوریه، سومالی و سودان دید؛ ملت‌هایی که هرگز رحمی از سوی غرب ندیدند و تنها بار ظلم و خون‌ریزی را تحمل کرده‌اند.

نخبگان و غربگرایانی که هنوز چشم به غرب دوخته‌اند و با اعتماد بی‌جا، آینده کشور را به تحولات ظاهری در سیاست‌های آمریکا گره زده‌اند، باید از خواب غفلت بیدار شوند. ما در برابر یک امپریالیسم بی‌رحم ایستاده‌ایم که نه خواهان عدالت است و نه به فکر رفاه مردم منطقه.

در این برهۀ سرنوشت‌ساز از تاریخ منطقه و جهان، همۀ ما مسئولیم که در برابر سیاهی ظلم و نابرابری، دست در دست هم دهیم و همچون یک دیوار استوار در برابر تجاوز، تحقیر و نسل‌کشی ایستادگی کنیم. تنها با اتحاد رزمندگان عدالت، صدای حق‌طلبی و تلاش مستمر برای حقیقت‌جویی است که می‌توانیم پل‌های تاریکی را فرو بریزیم و به سوی روشنایی گام برداریم. این نبرد، نه فقط نبرد یک ملت یا یک منطقه، بلکه نبرد همۀ انسان‌های آزادی‌خواه است که آرزوی جهانی عادلانه‌تر، امن‌تر و آزادتر دارند.

امروز که هیاهوی معامله‌گرانی چون ترامپ گوش جهان را پر کرده، زمان آن رسیده که فریاد حقیقت بلند شود. فریادی علیه دروغ، علیه نفاق، علیه امپریالیسمی که در لباس دیپلماسی، دشنه بر گلوی ملت‌ها می‌گذارد.ایران ایستاده است، قوی‌تر از همیشه، و مسیر مقاومت و استقلال را با اتکا به مردم و ظرفیت‌های درونی خود ادامه خواهد داد. 

تاریخ نشان داده است که تسلیم به زورگویان فقط توهینی به عزت و هویت ماست. ما با هوشیاری، آگاهی و اتحاد، آینده‌ای روشن‌تر و عادلانه‌تر خواهیم ساخت؛ آینده‌ای که در آن نه از تحریم‌ها، نه از تهدیدهای زورگویان و نه از خیانت دل‌خوش‌کنندگان به غرب نمی‌هراسیم. با امید به فردایی روشن‌تر، بیایید در مسیر همبستگی و مبارزه برای حقوق انسانی و کرامت انسانی، ثابت‌قدم و پرتوان بمانیم.

و این راه، راهی است که تنها با مقاومت، آگاهی و ایستادگی امکان‌پذیر است.

One Comment to “ترامپ در خاورمیانه: تجارت مرگ، تحقیر ایران، و تطهیر اسرائیل”

  1. بسیار بسیار گویا، روشن، مستدل، کوبنده و مهمتر از همه پیام مقاومت، ایستادگی و ارایه راهکارهایی برای افشا و مبارزه با اهریمنان امپریالیست و صهیونیست. دستمریزاد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *