نمایش مضحک توافق آتش‌بس تحمیلی واشنگتن (بخش دوم)

سه فردی که بی‌تردید از این طرح حمایت می‌کنند، عبارت‌اند از: کیر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، و ولودیمیر زلنسکی، که در این تصویر، طی دیدارشان در لندن در تاریخ ۲ مارس ۲۰۲۵ دیده می‌شوند.

راینر روپ ─

اینکه توافق آتش‌بس پیشنهادی واشنگتن در حقیقت یک دسیسۀ طراحی‌شده توسط لندن علیه روسیه و حتی ترامپ بوده است، در این بخش دوم آشکار می‌شود. اما برای آنکه این نقشه به نتیجه برسد، لازم بود کسی در تیم ترامپ با آن همراهی کند.

زلنسکی هنوز در جریان آخرین دیدارش از کاخ سفید می‌توانست اوضاع را نجات دهد، به‌شرط آنکه حاضر می‌شد وارد مذاکرات آتش‌بس مطابق خواسته‌ ترامپ شود. اما او از همان آغاز جنگ، یعنی ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، ، همواره از این کار سر باز زده است.

اینکه چرا زلنسکی ناگهان از موضع سرسختانۀ‌ خود عقب‌نشینی کرد و مخالفت قاطعش با آتش‌بس را کنار گذاشت، تا حدی با در نظر گرفتن سقوط جبهۀ‌ اوکراین در کورسک و از دست دادن آخرین برگ برندۀ‌ خود قابل درک است. بااین‌حال، این عقب‌نشینی تحقیرآمیز برای او با امتیازاتی از سوی بریتانیا همراه شد که پذیرش آن را برایش دلپذیرتر کند.

دولت کیر استارمر برای اجرای این نقشه‌ موذیانه و فریبکارانه، که کاملاً در سبک و سیاق سیاست‌های سنتی “آلبیون مکار** بود، طرحی را تدوین کرد که خلاصه‌ای از آن در شماره‌ ۹ مارس روزنامه‌ “تایمز” لندن منتشر شد.

طبق این گزارش، مشاور امنیت ملی نخست‌وزیر بریتانیا، جاناتان پاول، آخر هفته‌ گذشته به اوکراین سفر کرد تا به رئیس‌جمهور ولودیمیر زلنسکی دستور العمل بدهد که نمایندگان کی‌یف چگونه در مذاکرات با آمریکایی‌ها رفتار کنند.گفته می‌شود او به زلنسکیِ، که طبق معمول تی‌شرت سبزش را بر تن داشت، توصیه کرده است مذاکرات با آمریکا را طوری پیش ببرد که روسیه به‌عنوان مانع اصلی صلح معرفی شود.

بر اساس این مقاله، پاول همچنین به زلنسکی توصیه کرده است که به مقامات آمریکایی این پیام را منتقل کند که کی‌یف حاضر است به خواسته‌های واشنگتن تن دهد. این بازی سیاسی بریتانیا با هدف القای این تصور به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا طراحی شده بود که روس‌ها عامل اصلی بن‌بست مذاکرات هستند.

این ضدحملۀ‌ تبلیغاتی که بریتانیا با حمایت جنگ‌طلبان اتحادیۀ اروپا به نفع زلنسکی طراحی کرده بود، در قالب یک “پیشنهاد صلح” اوکراینی ارائه شد، اما در واقع اهدافی پنهان را دنبال می‌کرد:

  • ادامه‌ جنگ نیابتی در اوکراین و جلوگیری از پایان مخاصمات؛
  • وادار کردن آمریکا به بازگشت به درگیری، که نتایج آن را می‌توان در ازسرگیری ارسال تسلیحات آمریکایی به اوکراین مشاهده کرد؛
  • تحریک افکار عمومی خسته از جنگ در غرب و توجیه هزینه‌ صدها میلیارد یورویی و دلاری جدید برای ارسال کمک‌های نظامی و مالی به جنگی که پیشاپیش شکست‌خورده است.

پس از رسوایی دیدار ترامپ با زلنسکی در کاخ سفید، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرد که ارسال تسلیحات به اوکراین فقط در صورتی از سر گرفته می‌شود که اوکراین واقعاً به دنبال صلح باشد. از دیدگاه ترامپ، صلح از یک آتش‌بس آغاز می‌شود. و دقیقاً همین موضوع، یعنی ارائه‌ طرحی با موافقت زلنسکی برای یک آتش‌بس ۳۰ روزه، در نشست جده توسط آندری یرماک، معاون اول رئیس‌جمهور اوکراین، به وزیر خارجه‌ آمریکا، مارکو روبیو، پیشنهاد شد.

مارکو روبیو بلافاصله این پیشنهاد را به‌عنوان یک گام بزرگ به سوی صلح، به واشنگتن و رسانه‌های بین‌المللی اعلام کرد. علیرغم اینکه باید برای او یا حداقل مشاورانش واضح ‌بود که روسیه هرگز چنین پیشنهاد صلح ساختگی را نمی‌پذیرد، او این کار را انجام داد. شک و تردید درباره اینکه روبیو در اینجا همراه با جنگ‌طلبان اتحادیه اروپا در حال بازی دوجانبه علیه ابتکار صلح ترامپ است، بی‌دلیل نیست.

مارکو روبیو پیش از انتصابش به‌عنوان وزیر امور خارجه‌ آمریکا توسط ترامپ در نوامبر ۲۰۲۴، به مواضع سرسختانه‌اش علیه روسیه و حمایت پرشور از اوکراین معروف بود. برای مثال، در مارس ۲۰۲۲، او گفته بود:

” اگر به افراد شروری مانند پوتین اجازه دهیم که بدون عواقب سنگین، کشورهای مستقل را مورد حمله قرار دهند، جهان به مکانی هولناک تبدیل خواهد شد. ما باید به‌صورت شفاف و قاطع از مبارزۀ‌ مردم اوکراین علیه یک مستبد بی‌رحم حمایت کنیم، و این کار از نام‌گذاری دقیق اقدامات او آغاز می‌شود – یک اقدام تروریستی.”

این یک لغزش زبانی نبود، بلکه روبیو در تمام سال‌های فعالیتش به‌عنوان سناتور، همواره با مواضع ضدروسی و طرفداری از اوکراین شناخته می‌شد و در کنگره‌ آمریکا، از هرگونه تحریم ممکن علیه روسیه حمایت می‌کرد.

با این حال، روند تغییر لحن او در قبال روسیه زمانی آغاز شد که ترامپ او را برای سمت وزارت خارجه در نظر گرفت. ناگهان، او به حمایت از راه‌حلی مبتنی بر مذاکره برای بحران اوکراین-روسیه روی آورد و مواضعش به سیاست خارجی ترامپ نزدیک شد.

اما همان‌طور که یک پلنگ نمی‌تواند خال‌هایش را مانند آفتاب‌پرست تغییر دهد، این تردید کاملاً موجه است که آیا مارکو روبیو، این روس‌ستیزِ دوآتشه و ستایشگر “دموکراسی اوکراینی”، تحت تأثیر ترامپ واقعاً از شائول به پولُس* تبدیل شده است. رفتارش پس از دیدار با اوکراینی‌ها بیشتر نشان می‌دهد که این پلنگ هنوز همان خال‌های همیشگی را دارد.

در همین راستا، اسکات ریتر چنین اظهار نظر کرده است:

“من دیگر به صداقت تیم مذاکره‌کننده‌ ترامپ اعتمادی ندارم. یک آتش‌بس ۳۰ روزه موهبتی برای اوکراین خواهد بود؛ فرصتی برای تثبیت خطوط مقدم و از بین بردن تمام مزایای تاکتیکی و عملیاتی‌ای که روسیه با خون و فداکاری سربازانش به دست آورده است. و به‌محض اینکه اوکراین توانست نیروهایش را بازیابی کند، دوباره پشت میزی خواهد نشست که در آن، یک اوکراین بازسازی‌شده، شرایط روسیه برای صلح را رد خواهد کرد.

تیم ترامپ با حسن نیت مذاکره نکرده است. آیا ما فراموش کرده‌ایم که این پیشنهاد ایالات متحده دقیقاً پس از آن ارائه شد که اوکراین یک حمله‌ گسترده‌ پهپادی را علیه اهدافی کاملاً غیرنظامی در مسکو انجام داد؟ روسیه این پیشنهاد مضحک را رد خواهد کرد. و امیدوارم که سطح خشونت را آن‌قدر بالا رود که ایالات متحده مجبور شود یک پیشنهاد صلح واقعی ارائه دهد – پیشنهادی با تضمین کتبی، پیش از آنکه آتش‌بسی برقرار گردد. پیشنهادی که شامل عقب‌نشینی تمامی نیروهای اوکراینی از مناطق قانونی روسیه باشد.

نیروهای اوکراین می‌توانند داوطلبانه عقب‌نشینی کنند. یا اینکه کشته خواهند شد. ترامپ واقعاً به‌دنبال صلح نیست. و این اوکراین خواهد بود که تاوان آن را خواهد داد.”

و یک‌بار دیگر باید پرسید: چگونه روسیه می‌تواند چنین دولتی را جدی بگیرد و سخنان آن را به‌عنوان تضمینی قطعی برای توافق‌هایی بنیادین که امنیت راهبردی و حیاتی روسیه را در بر می‌گیرد، بپذیرد؟

قرار است استیو ویتکاف، نماینده‌ ویژه و معتمد نزدیک ترامپ، روز پنجشنبه ۱۳ مارس به مسکو سفر کند تا این مسأله را با رئیس‌جمهور پوتین مطرح کند. اما هیچ دلیلی وجود ندارد که پوتین چیزی جز همان مواضعی را که خود او و تمام رهبران سیاسی و نظامی روسیه از آغاز عملیات ویژه‌ روسیه در اوکراین اعلام کرده‌اند، به او بگوید.

رژیم جنایتکار اوکراین، که این جنگ وحشتناک را با حملات تروریستی نازی‌وار علیه دونباس در سال ۲۰۱۴ آغاز کرد، اکنون در آستانه‌ فروپاشی است.  برای این رژیم هیچ تضمین امنیتی از سوی غرب وجود نخواهد داشت که روسیه آن را بپذیرد. بازی تمام شده است، و نه ایالات متحده و نه اتحادیۀ اروپا/ناتو نمی‌توانند این نتیجه را تغییر دهند؛ تنها کاری که از آن‌ها ساخته است، طولانی‌تر کردن روند مرگ و نابودی در اوکراین است.

در عین حال، رفتار روبیو و تیمش پس از دیدار با اوکراینی‌ها در جده، تنها روس‌ها را در ارزیابی خود از رفتار دولت‌های آمریکا، مستقل از حزب حاکم، راسخ‌تر کرده است – یعنی اینکه ایالات متحده یک شریک مذاکره‌ قابل‌اعتماد نیست. این موضوع با نگاهی به صحنه‌ بین‌المللی به‌وضوح تأیید می‌شود: نقض یک‌جانبۀ‌ توافقات بین‌المللی توسط آمریکا (از جمله در قبال ایران)، دروغ‌پردازی، توطئه‌چینی، کودتاها و انقلاب‌های رنگی تأمین‌شده توسط USAID، تحریم‌های غیرقانونی، راهزنی و سرقت دارایی‌های کشورهای دیگر و ….

برای عادی‌سازی روابط، این روسیه نیست که باید اعتماد اولیه را به آمریکا بدهد؛ بلکه این آمریکاست که باید چنین گامی بردارد – اگر اصلاً زمانی چنین امکانی وجود داشته باشد.

منبع: راشا تودی –۱۶ مارس ۲۰۲۵

https://luuul.ru/uv/service/hvtrs8%2F-dg.pt%2Ccmm-mgilulg-219717-vrcvgsvig-tol-uaqhknetmn%2Fawfeeviqcjtgn%2Fwcfdelsvinlqtcnfscbioomgnq%2F

* عبارت شائول به پولُس به طور استعاری به معنای تغییر شدید و ناگهانی در دیدگاه یا رفتار یک فرد است. این عبارت به داستان شخصیت شائول (پیش از تغییر نام به پولُس) در کتاب‌های مقدس اشاره دارد، که ابتدا یک دشمن سرسخت مسیحیت بود و به شدت به آزار و اذیت مسیحیان می‌پرداخت، اما پس از یک تجربه مذهبی عمیق و تغییر درونی، به یکی از بزرگ‌ترین مبلغین مسیحیت تبدیل شد و نام خود را به پولُس تغییر داد.

در اینجا، استفاده از عبارت “شائول به پولُس” به منظور توصیف کسی است که به طور معجزه‌آسا و ناگهانی نظرات یا رفتار خود را تغییر می‌دهد، به ویژه اگر این تغییر در نتیجه فشار یا مصالحه‌های سیاسی باشد. در این متن ، این عبارت به تغییرات ظاهری در سیاست‌ها و نگرش‌ها اشاره دارد، به خصوص در مورد سیاستمدارانی مثل مارکو روبیو که به نظر می‌رسد از مواضع شدید ضد روسی خود به سمت یک موضع میانه‌تر و پذیرش راه‌حل‌های مذاکره‌ای حرکت کرده است.

** عبارت آلبیون مکار به صورت استعاری به کشور انگلستان اشاره دارد. واژه “آلبیون” یک نام قدیمی برای انگلستان است که ریشه در تاریخ و ادبیات دارد و در بسیاری از متون تاریخی به عنوان اشاره‌ای به سرزمین انگلستان استفاده می‌شود. این واژه معمولاً در آثار کلاسیک و شعرهای انگلیسی به کار می‌رود. کلمه آلبیون ریشه تاریخی و معنی خاصی دارد. این واژه در زبان لاتین به معنای سفید است و به احتمال زیاد به دلیل دشت‌های سفید و صخره‌های معروف سواحل جنوبی انگلستان، به ویژه صخره‌های سفید دوور (White Cliffs of Dover)، این نام به انگلستان اطلاق شده است. در واقع، “آلبیون” به سرزمین انگلستان اشاره دارد و در آثار ادبی و تاریخی بسیاری از جمله در شعرهای هومر و آثار رومیان باستان به کار رفته است.

ترکیب “روباه مکار” در زبان فارسی به طور استعاری به معنای فریب و حیله‌گری است و به دلیل ویژگی‌هایی که در فرهنگ‌های مختلف برای روباه به عنوان نماد حیله‌گری و فریبکاری قائل هستند، این ترکیب در توصیف کشورهای خاص، به ویژه انگلستان، به کار می‌رود. انگلستان به دلیل تاریخ استعمارگری‌اش و اقدامات سیاسی پیچیده‌اش در عرصه بین‌المللی، به طور مکرر با برچسب‌های مشابه به “روباه مکار” یا “آلبیون مکار” در منابع مختلف توصیف شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *