تأملی کوتاه درباره بازدارندگی

سیروس کمال

پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حملات وحشیانه رژیم اسرئیل به نوار غزه، جنوب لبنان، جنوب سوریه و بندر حدیده در یمن، حملات لفظی، سایبری، جاسوسی، و نظامی به مواضع ایران در سوریه، و متهم کردن ایران به همکاری با سازمان حماس و شکل دادن حمله این سازمان به خاک اشغالی توسط اسرائیل، هرچه بیشتر و عریان تر شد.اسرائیل با حمله موشکی به کنسولگری ایران در دمشق، و ترور افسران ایران در لبنان کشورمان را هرچه بیشر تحریک کرد که در این جنگ‌های منطقه‌ای وارد شود.

با ادامه قتل عام فلسطینیان در نوار غزه و ساحل غربی رود اردن، بمباران‌های وحشیانه جنوب لبنان، و ترور سران حزب‌الله، شدت جنگ در منطقه هرچه بیشتر و گسترده‌تر شده و اسرائیل به تحریکات خود جهت درگیر کردن ایران در این جنگ ها به‌شدت افزود.

تجاوز وحشیانه اسرائیل و حمله به تأسیسات و ترور مقامات عالی‌رتبه ارتش و سپاه، و دانشمندان هسته‌ای، و سپس بمباران وحشیانه به تأسیسات هسته‌ای ایران توسط آمریکا، نقطه اوج وحشیگری و زیرپا گذاشتن تمام و موازین بین المللی بود.

از این مقطع به بعد، شاهد بودیم که «مفسران» و «متخصصان» امور نظامی ـ استراتژیک و هسته‌ای‌ شروع به انتشارمطالبی در مورد بازدارندگی، و تعیین سیاست و تدوین برنامه دفاعی برای ایران و جمهوری اسلامی ایران کردند.

از این پس، همان «مفسران» و «متخصصان» استراتژی بازدارندگی هرچه بیشتر عرض اندام کردند و سیاست غنی سازی تا مرز ۹۰ درصد و ساخت بمب اتمی برای دفاع و جلوگیری از جنگ را برای نظام تدوین کردند. اینان معتقدند تنها راه بازدارندگی و توقف جنگ، ساخت بمب و داشتن زرادخانه اتمی است. اینان با چرتکه انداختن در مورد مقدار اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده، سفارش ۷ تا ۸ بمب را به جمهوری اسلامی دادند تا بدین وسیله ایران و منطقه از بلایای جنگ در امان بمانند.

اگر چه عده‌ای از مبلغین این نظریه با انگیزه‌ تقویت توان بازدارندگی کشور و انقلاب  بر پیشنهاد خود پافشاری می‌کنند، اما باید توجه داشت که اولاً توان بازدارندگی صرفا در اقدامات نظامی و تسلیحاتی خلاصه نمی‌شود و ثانیا در شرایطی که دشمن متجاوز ایران را به دروغ به جنگ‌طلبی متهم می‌کند، ترویج این راهکار به‌عنوان تنها راه دفاع از ایران می‌تواند بر خلاف انگیزه مبلغین، به منزله کوبیدن بر طبل جنگ تعبیر شود.

اصل این مطلب که تسلیم ایران و تکه تکه کردن آن است ـــ که هدف غایی امریکا، اسرائیل و همدستان اروپایی آ‌ن‌ها است ـــ به فراموشی سپرده شد. در واقع، این «متخصصان» با این شیوه بازدارندگی خود بنزین بر آتش جنگ می‌پاشند.

آری، بدون شک بازدارندگی ـــ برای جلوگیری از جنگ، پاسداری از مرزهای کشور، زندگی در امنیت، و ساختن یک جامعه توسعه یافته و خوشبخت ـــ از شرایط اولیه سیاست‌هایی است که یک نظام باید در مد نظر داشته باشد. اما بازدارندگی یک پدیده یک بعدی آن هم فقط در بخش نظامی نیست.

میتوان بازدارندگی را بطور اجمال  به چهار وجه تقسیم کرد:

اول: بدون شک داشتن سیستم تدافعی، ارتش منسجم، منظم، و مجهز به تسلیحات پیشرفته، و خودکفایی در حد امکان تولید و بازسازی و مدرنیزه کردن نیروهای نظامی، از شرایط اولیه بازدارندگی و دفاع از کشور و منافع آن است.

دوم: داشتن اقتصادی پویا، مولد، و خودکفا، نه فقط برای رفاه و سعادت آحاد ملت، بلکه به‌عنوان ابزاری برای افزایش ثروت ملی و شرکت در طرح های رفاهی امنیتی در سطح منطقه و جهان.

سوم: استفاده از دیپلماسی به‌عنوان اهرمی بسیار قدرتمند برای ایجاد بازدارندگی. دیپلماسی به‌معنای کاربرد قوانین بین‌المللی، شگردهای تأمل وتعادل، و عضویت در پیمان‌های منطقه‌ای ـ جهانی جهت مصون بودن از فشارهای نیروهای متخاصم و ایزوله شدن در مجامع جهانی است.

چهارم:‌ سیستم امنیت داخلی جهت حفظ منافع ملی و نه در جهت سرکوب شهروندان، و امنیت خارجی  به‌عنوان گوش و چشم حکومت، واگاهیِ تا حد امکان از اهداف دشمنان.

اصرار برای ساختن بمب اتمی به مثابه تنها و آخرین گزینه جهت بازدارندگی، نه فقط بر طبل جنگ کوبیدن است، بلکه وزن و جایگاه اخلاقی کشور را در منطقه و جهان کمرنگ می‌کند.کشور ایران با ۹۰ میلیون جمعیت با سواد در سطوح بالا، و وجود متخصصان در امور متفاوت، ظرفیت‌های بهتری برای دفاع از خود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *